مزدک بامدادان
خاموشی یک ندا
- توضیحات
- زیر مجموعه: دگراندیشان
- دسته: مزدک بامدادان
- تاریخ ایجاد در چهارشنبه, 02 تیر 1395 09:11
- نوشته شده توسط مزدک بامدادان
هفت سال پیش نگاه بیفروغ زنی جوان از میان چشمان نیمه بسته او بیرون تراوید و گرداگرد گیتی را دَرنوَردید. ندا آقا سلطان به خون غلتید و بیآنکه خودخواسته باشد، به نماد جنبشی فرارُست که هنوز پای به پهنه «مرگ بر دیکتاتور» نگذاشته بود و تنها به دنبال «رأی» خویش بود.
کشته شدن ندا چنان جانسوز بود که در اندک زمانی همه جهانیان جنبش سبز را با چهره خونآلود و چشمان نیمه بسته او بازشناختند. کُنشگران درون و بیرون ایران نیز، از براندازان گرفته تا اصلاحطلبان تا یکی دو سال هنوز کسی جز ندا را نماد خود نمیدانستند و گروهی کمتر و دستهای بیشتر در راستای باز گوئی کیستی و چیستی خود از او و مرگ جانکاهش بهره میجُستند.
نگاهی دوباره به اسلام و پرسشگری
- توضیحات
- زیر مجموعه: دگراندیشان
- دسته: مزدک بامدادان
- تاریخ ایجاد در جمعه, 20 آذر 1394 09:02
- نوشته شده توسط مزدک بامدادان
راستی را چنین است که اسلام تاب سنجش خردورزانه را نمیآورد و درونمایه آنچنان با سرکوب و کشتار و انسان ستیزی درآمیخته است که برای باورمندان آن چارهای جز دست آویختن به نیرنگهایی چون «محکم و متشابه»، «ناسخ و منسوخ»، «قبض و بسط»، «احکام امضائی و تأسیسی»، «شأن نزول»، «مکی و مدنی» و برساختههای بیسروتَه دیگری ازایندست نمیماند. همانگونه که در این دهههای گذشته واژه بینوای «هرمنوتیک» نیز از گزند آنان به دور نمانده است. من میتوانستم به تکتک نوشتههای این هممیهنان بپردازم و برای نمونه از آقای اشکوری بخواهم پیش از پرداختن به «محاربه» برداشت «امام اعظم» ابوحنیفه محمد بن نعمان را درباره «دارالسلام و دارالحرب» بخواند تا ببیند که پرسمانی بنام «محاربه» تنها در دارالسلام (قلمرو اسلام) است که معنی میدهد و در دارالحرب (قلمرو کفر) جنگیدن به چَم جنگ با الله (یا محاربه) نیست. از همین روست که ابن عربی حتا خیزش عاشورا را نیز «محاربه» مینامد و بر آن است که حسین به شمشیر نیای خود (بر پایه حدیثی از محمد) کشته شد، زیرا بر «امام زمان» خود (فرمانروای سرزمین اسلام) شوریده بود (9). ولی بر سر این نکتهها تنها هنگامی میتوان گفتگو کرد که «ایمان به غیب» (الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ، بقره 3) گوشها را کَر و چشمان را کور نکرده باشد و کورسویی از امید به اندیشهگری پدیدار باشد.
اینچنین ماندگار شدند ...
- توضیحات
- زیر مجموعه: دگراندیشان
- دسته: مزدک بامدادان
- تاریخ ایجاد در جمعه, 09 مرداد 1394 07:39
- نوشته شده توسط مزدک بامدادان
چهار سال پس از مرگ آغامحمدخان قاجار (1180 خ / 1801 م) فرماندار گرجستان به پشتوانه تزار روسیه سر به شورش برداشت و بدینگونه آتش جنگهای ایران و روسیه زبانه کشید. ژنرال تسیتسیانوف نخست تفلیس را فروگرفت و در دیماه 1182 (ژانویه 1804) گنجه نیز بدست او افتاد. میرزا فضلالله شیرازی نویسنده کتاب تاریخ ذوالقرنین در اینباره چنین مینویسد: «این معنی محقق است که جماعت بدعاقبت روسیه از روزی که پای به خاک گرجستان و حدود آذربایجان نهادند، هیچ یک از ولایات را به ضرب و زور نگشادند. شهر تفلیس را گرگینخان والی – از قراری که ذکر شد – در گشود و ایشپخدر (1) ولایت گنجه را به سبب حرامزادگی نصیببیگ شمسالدینلو و ارامنه آنجا مفتوح نمود. قلعه شوشی را به سبب خرافت ابراهیم خلیلخان جوانشیر تصرف کردند و هر یک از ولایات آن طرف رود ارس را به نهجی که ایراد میگرد، به حیله و تزویر به دست آوردند».
اینچنین ماندگار شدند ... - دو
- توضیحات
- زیر مجموعه: دگراندیشان
- دسته: مزدک بامدادان
- تاریخ ایجاد در چهارشنبه, 14 مرداد 1394 07:19
- نوشته شده توسط مزدک بامدادان
با پیمان وین جمهوری اسلامی ماندگار شده است و از این پس بیهراس از نگاه اروپا و امریکا بر شمار اعدامها خواهد افزود و مشت آهنین سرکوب را سختتر بر سر مردم فرو خواهد آورد و تازیانه بهرهکشیهای چندلایه را پُرتوانتر بر گرده کارگران و رنجبران خواهد کشید. مافیای سپاه و بیت رهبری با فروش هستونیست ما برای چپاول هرچه بیشتر ایرانزمین زمان خریدهاند. ماندگاری این رژیم، ماندگاری سنگسار و اعدام و اعتیاد و تنفروشی و سرکوب و حجاب و آپارتاید دینی و جنسیتی و واپسماندگی و نابودی دستآوردهای فرهنگی است، و ماندگاری خواری و زبونی و سرافکندگی شهروندان ایرانزمین. پس باید بر روزگار مردمانی گریست که آیندگان در باره آنها خواهند نوشت، اگرچه جمهوری اسلامی هست و نیستشان را برای ماندگاری خود بر باد داده بود؛ «توپهای شادیانه انداختند و چند شبانه روز به کار شادی و عیش پرداختند»
خوشبختیهای یک دیکتاتور - دو
- توضیحات
- زیر مجموعه: دگراندیشان
- دسته: مزدک بامدادان
- تاریخ ایجاد در پنج شنبه, 28 خرداد 1394 07:57
- نوشته شده توسط مزدک بامدادان
من نه آمار گنجی را میشناسم و نه آمار جمهوری اسلامی را. همین اندازه میدانم که خود من که فرزند کارمند سادهای بودم، بدون پرداخت پشیزی در بهترین دبستانها و دبیرستانهای شهرستان و تهران دانشآموختهام و با در دست داشتن دفترچه بیمه هرگاه که خواستهام به نزد پزشک رفتهام و برادرم در همان رژیم نهتنها در بهترین دانشگاه کشور دانشجو بود که هزینه زندگیاش را نیز رژیم وابسته به امپریالیسم شاه میداد. آیا دلبستگانی چون گنجی میدانند آمار کودکان کار، کودکان دست از درس کشیده، کودکان از بیماری در رنج و کودکان فروختهشده از سر ناداری و تنگدستی سر به کجا میزند؟ آیا شویندگان خون آمار تنفروشی دخترکان دوازدهساله را هم میدانند؟ شاید دلبستگان را در کنار اندکی شَرم، نیاز به خریدن واژهنامهای نو باشد تا در آن درونمایه واژه «عقبگرد» را دوباره و چندباره بجویند و بخوانند و بیاموزند. دیوانگی خواهد بود اگر ایرانیان به دنبال سرنگونی رژیمی باشند که نه کشتار میکند، نه اسید میپاشد، نه جنگافروز است، نه سرمایههای ملی را به آتش میکشد و نه در آن از دزدیهای بزرگ نشانی هست و در همه زمینهها نیز در هم سنجی بازمان شاه پیشرفت کرده است. به گمان من باید از هماکنون چشمبهراه نوشتههایی از گنجی و دیگر چهرههای اپوزیسیون دلبسته درباره پرسشهای زیر باشیم تا دریابیم که برداشت و انگاشت ما درباره جمهوری اسلامی و ولیفقیه و سرداران اقتصادی آن یکسر نادرست بوده و بایسته است که در آنها بازنگری کنیم:
مقالات دیگر...
برگه درخواست عضویت
ایمیل دبیرخانه حزب
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

حزب مشروطه ایران
(لیبرال دموکرات)
The Constitutionalist Party of Iran (Liberal Democrat)